English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5545 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contractor inspection system U سیستم بازرسی پیمانها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contractor quality control U سیستم کنترل کیفیت پیمانها
contracts and orders outstanding U پیمانها و درخواستهای انجام نشده
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
inspector general U بازرسی بازرسی کل ارتش
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inspection U بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
inspecting U بازرسی
visited U بازرسی
visit U بازرسی
inspects U بازرسی
inspection U بازرسی
perambulation U بازرسی
audited U بازرسی
inspected U بازرسی
examine U بازرسی
examen U بازرسی
inspect U بازرسی
controlling U بازرسی
examines U بازرسی
audits U بازرسی
control U بازرسی
examined U بازرسی
controls U بازرسی
examining U بازرسی
visits U بازرسی
audit U بازرسی
examinations U بازرسی
inquiry U بازرسی
surveyed U بازرسی
inquiries U بازرسی
auditing U بازرسی
examination U بازرسی
checked U بازرسی شد
checks U بازرسی شد
surveys U بازرسی
inspectorship U بازرسی
visitations U بازرسی
check U بازرسی شد
visitation U بازرسی
controllership U بازرسی
survey U بازرسی
cross examination U بازرسی
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
inspects U تحقیق بازرسی
survey U بازرسی کردن
board of inspection and survey U سازمان بازرسی
manholes U اطاقک بازرسی
surveys U بازرسی کردن
cargo checking U بازرسی بار
surveyed U بازرسی کردن
manhole U اطاقک بازرسی
certificate of inspection U گواهی بازرسی
checkup U بازرسی کلی
searcher warrant U اجازه بازرسی
examined U بازرسی کردن
auditing U بازرسی رسیدگی
audited U بازرسی رسیدگی
seach U بازرسی کردن
scrutineer U بازرسی فنی
examine U بازرسی کردن
right of visit U حق بازرسی و تفتیش
examines U بازرسی کردن
checks U بازرسی کردن
examining U بازرسی کردن
probes U میله بازرسی
probed U میله بازرسی
probe U میله بازرسی
audits U بازرسی رسیدگی
certificate of survey U گواهی بازرسی
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
survey report U گزارش بازرسی
check point U نقطه بازرسی
audit U بازرسی رسیدگی
inspects U بازرسی کردن
inspect U بازرسی کردن
inquiry documents U اسناد بازرسی
for [your/our] inspection U برای بازرسی
examinations U بازرسی معاینه
magnetic inspection U بازرسی مغناطیسی
inspectional U مربوط به بازرسی
inspection certificate U گواهی بازرسی
martitime survey U بازرسی دریائی
inspection U بازرسی و بازبینی
to look over U بازرسی کردن
untested <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
examination U بازرسی معاینه
detection U بازیابی بازرسی
investigating committee U کمیته بازرسی
committee of inquiry U کمیته بازرسی
identity control U بازرسی شناسنامه
controlling U بازرسی کردن
to rummage U بازرسی کردن
searchingly U تکاپو بازرسی
searchingly U بازرسی کردن
controls U بازرسی کردن
identity check U بازرسی شناسنامه
inspect U تحقیق بازرسی
vidimus U بازرسی حساب
to search after U بازرسی کردن
jerque U بازرسی کشتی
searches U تکاپو بازرسی
inspected U بازرسی کردن
check U بازرسی کردن
look over something <idiom> U بازرسی کردن
control U بازرسی کردن
checked U بازرسی کردن
inspecting U تحقیق بازرسی
search U تکاپو بازرسی
search U بازرسی کردن
searched U تکاپو بازرسی
searched U بازرسی کردن
inspecting U بازرسی کردن
searches U بازرسی کردن
inspected U تحقیق بازرسی
to browse through U بازرسی کردن
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
cargo checking U بازرسی کردن محمولات
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
checked U امتحان کردن بازرسی
controls U بازرسی نظارت جلوگیری
check U امتحان کردن بازرسی
check sweeping U بازرسی مین روبی
cleared without examination U ترخیص بدون بازرسی
search warrants U حکم بازرسی و ورود
control U بازرسی نظارت جلوگیری
non destructive inspection U بازرسی غیر مخرب
domiciliary visit U بازرسی خانه شخص
privateer U فرمانده کشتی بازرسی
controlling U بازرسی نظارت جلوگیری
cwe U ترخیص بدون بازرسی
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
search warrant U حکم بازرسی و ورود
checks U امتحان کردن بازرسی
scrutineering U بازرسی فنی قایق
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
he was appointed to inspect it U مامور شد ان را بازرسی کند
controllable U قابل ممیزی یا بازرسی
inspective U وابسته به تفتیش و بازرسی
input control unit U واحد بازرسی ورودی
to pick over U بازرسی کردن و برگزیدن
g man U نماینده مخصوص دایره بازرسی
inspection gallery U دالان بازرسی گالری بازدید
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
2reintroduce?
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com